شناخت فرهنگ و عناصر تشکیل دهنده آن یکی از ارکان اساسی شناخت فرد و هویتاش میباشد، چرا که به واسطه آن میتوان از نگرش افراد و روش زندگیشان آگاهی یافت. مفاهیم فرهنگ و هویت با یکدیگر اتصال معنایی دارند. فرهنگ به شیوه زندگی گروهی از مردم تعبیر میشود که از الگوهای آموخته رفتار و اندیشه که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود اساساً فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه از بُعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و میان تهی است یکی از مهمترین دغدغههای فکری از گذشته تاکنون پرسش درباره چیستی و کیستی خود بوده است. با توجه به مقتضیات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ویژهای که در عصر حال وجود دارد، مبحث هویت توجه بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان رشته های مختلف را به خود جلب کرده است و آن را به صورت مقولهای بین رشتهای درآورده است. کمتر مفهومی است که به اندازه ی هویت معانی متعدد داشته باشد. منظومه واژگان هویت و واژههای مرتبط آن در طیفی از آثار متفکران انعکاس یافته است. یکی از مهمترین نکات در بررسی جوامع انسانی، شناخت ویژگیهایی است که مردم یک جامعه را از یکدیگر جدا میکند.هر هویت لاجرم در حدود جغرافیایی گروهی شکل میگیرد و با پس و پیش شدن این حدود دچار قبض و بسط و یا تکثیر میشود یا وحدت مییابد. هویت متضمن تعلق و تعهدی است که عالمان مدیریت برای اداره سازمان بدان محتاجند )دوران، (. تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آرمان های بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشم اندازی باشد ترسیم گر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویتی اسلامی انقلابی، الهام بخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بین المللی است. هرچند در سه دهه گذشته تلاش های وافر و قابل تقدیری از سوی مسئولان و دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمد که خوشبختانه نتایج مثبت و مفیدی نیز برجای گذاشته است؛ لیکن هنوز آموزش و پرورش با چالش های جدی
روبه رو است و برونداد آن در طراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخگوی تحولات محیطی و نیازهای جامعه نمی باشد. از این رو،تأکیدات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تحول بنیادی در آموزش و پرورش با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ایرانی و تدوین الگویی اسلامی ایرانی برای تحول و پرهیز از الگوهای وارداتی، کهنه و تقلیدی محض، چراغ راه برون رفت از چالش های نظام آموزشی کشور می باشد. در این میان، دوره پیش دبستانی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.این دوره، نقطهی ورود کودك به نظام رسمی تلقی میشود و سنگ بنای فرایند تربیتی در آن، نهاده میشود. همچنین ویژگیهای کودك در این دوره، بر حساسیت آن میافزاید. سالهای اولیه زندگی کودك، سالهایی حساس هستند؛ زیرا میزان رشد در این سالها نسبت به مراحل دیگر رشد، سرعت بسیار بیشتری دارد لذا ما در این مقوله برآنیم تا با هویت و کودکان دوره پیش دبستانی براساس سند برنامه درسی ملی در نظام آموزش و پرورش را تبیین نماییم.
تعاریف هویت و فرهنگ
در لغت نامه دهخدا واژه هویت چنین آمده است که: هویت عبارت است از تشخیص، هویت گاه بر وجود خارجی اطلاق میشود گاه بر ماهیت با تشخیص اطلاق میگردد. در فرهنگ عمید هویت این گونه معنا شده است: هویت یعنی حقیقت شی یا شخص میباشد » هو « که مشتمل بر صفات جوهری او باشد. هویت در لغت به معنای شخصیت، ذات، هستی و وجود منسوب به هویت در نظر اریکسون عبارت است از حالتی که فرد بتواند بین تصوری که از ثبات و یگانگی خود دارد و تصوری که دیگران از او دارند هماهنگی ایجاد کند )اریکسون، در یک هویت مفهومبندی هویت دو سطح قابل بررسی است
هویت فردی:
هویتی که شخص را از نظر جسمی، عقلی یا قلبی از فرد یا افراد دیگر متمایز میشود. 2( هویت جمعی: هویتی است که گروه،قوم و ملتی از دیگران قابل شناسایی میگردد. به طور خلاصه از جمع بندی نظرات پژوهشگران در باب هویت میتوان چنین نتیجه گرفت که هویت در عین اعلام وجود شی یا مفهومی با مختصات خاص، میتواند به طور عام به عنوان مجموعه صفات ممیزه چدیدهها و موضوعات نسبت به یکدیگر تعریف شود . هویت پدیدهای است که از من آغاز و به ما منتهی میشود و از احساس استقلال فردی تا احساس تعلق اجتماعی گسترش مییابد. از آنجا که هویت هم در شکل فردی و هم در شکل اجتماعی خود برآیند تعامل اجتماعی است )حیاتی و حسینی مؤخر،فرهنگ از جمله واژه ها و مفاهیم علوم اجتماعی و انسانی است که با وجود کاربرد بسیار فراوان، اتفاق نظر چندانی بر سر آن وجود ندارد . پژوهشگران و نظریه پردازان مختلف تعریف های متفاوتی از فرهنگ عرضه می کنند که گاهی حتی در تضاد با یکدیگر قرار دارند . این تنوع و تفاوت گرچه تا حدودی از دیدگاه ها و برداشت های متفاوت پژوهش گران سرچشمه می گیرد،ولی در عین حال بر پیچیدگی و سیالیت زندگی اجتماعی هم دلالت دارد که تحدید ، تعریف و مفهوم بندی جنبه های گوناگون آن آسان نیست . حال در زیر به برخی از این تعاریف اشاره می شود: تایلور تعریف جامعی از فرهنگ ارایه میدهد و میگوید: فرهنگ مجموعه پیچیدهایست که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع، فنون، قوانین و سنن و بالاخره تمام عادات و رفتار و ضوابطی است که فرد به عنوان عضو جامعه از جامعه خود فرا می گیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی دارد
والرشتاین در تعریف فرهنگ بیشتر بر آداب و رسوم و ارزشهایی که باعث تمایز گروهی از مردم از مردم دیگری می شود تاکید دارد: فرهنگ عبارتست از مجموعه پیچیده ای از ارزشها و آداب و رسوم بخش کوچکتری از یک کل ، یا اینکه ارزشها و آداب و رسوم گروهی در تقابل با گروهی دیگر ، در همان سطح از گفتمان . فرهنگ معنای دیگری هم دارد که به معنی ارزشها و آداب و رسوم عالی تر و نه ارزشها و آداب و رسوم پست می باشد .
فرهنگ را از جهتی به فرهنگ مادی و معنوی بخش کرده اند ، فرهنگ مادی را شامل همه وسایل و ابزارهای مادی و آنچه به دست بشر از ماده طبیعی ساخته می شود و شیوه ها و فرآیندهای ساخت و ساز آنها می دانند . فرهنگ معنوی را شامل ارزشها ،دیده ها و باورها، اندیشهها، دانشها، منشها، دین، آداب و رسوم، علوم و ادبیات و هنر و همه فرآوردههای ذهنی انسان میدانند. همچنین فرهنگ را مجموع رفتارهای اکتسابی و ویژگی های اعتقادی اعضاء یک جامعه معین دانسته اند . جامعه ای که افراد آن در طول هزاران سال با یکدیگر زندگی کرده و در سرزمین معینی سکنا گزیده اند و خود را به عنوان یک واحد اجتماعی، متمایز از گروههای دیگر سازمان داده اند. افراد هر جامعه ، فرهنگ مشترکی نیز دارند. ممکن نیست که فرهنگ جدا از جامعه، یا جامعه جدا از فرهنگ باشد )کوئن، ۰۹3۳ (. فرهنگ یک قوم ، همان میراث اجتماعی است. به عبارت دیگر کلیت به هم تافته ای است شامل دین ، دانش ، هنر ، اخلاقیات ، قانون ، فنون ابزار سازی و کاربرد آنها و روش فرا رساندن.
هویت ایرانی
هویت ایرانی یکی از اقسام هویت جمعی است و مراد از آن همه ویژگیها، خصایص و عناصری است که سبب میشود تا ملتی به جهت دارا بودن آن نشانهها ایرانی شناخته شده و از دیگران متمایز گردد. این اجزا میتوانند سخت افزاری )خاك، نژاد( و یا نرم افزاری )فرهنگ، زبان، سنن و …( باشند. در مورد مبنای ملیت و هویت ملی سه نظریه معروف وجود دارد: نظریه مبتنی بر خون و نژاد، نظریه مبتنی بر عنصر اراده با هم زیستن در طول تاریخ و نظریهای که بر عنصر تشکیل دولت برای ایجاد هویت ملی تأکید میکند و بر عناصر حقوقی و سرزمینی تأکید دارد )حیاتی و حسینی مؤخر، ۰۹1۰ (. هویت ایرانی همچون سفرهای.) است به بلندای تاریخ که انواع غذاهای مطبوع را بر روی خود دارد، هویت ایرانی تابعی از فرهنگ ایرانی است ) اگر بپذیریم هویت ملی، مجموعه خصوصیات اجتماعی، فرهنگی، روانی و تاریخی است که بر یگانگی و همانندی آحاد یک ملت دلالت و آنها را از سایر گروهها و افراد متمایز میکند، پذیرفتهایم هویت مفهومی مرکب و چند رکنی است که در ذهن و رفتار یکایک شهروندان قابل جستجوست و با نشاط ضعف و قوت آن میتوان ضمن مدیریتهای فردی و اجتماعی به تبیین الگوهای مناسبی پرداخت که یا به تقویت هویت ملی منجر میشود یا به رفع آسیبها و چالشها کمک میکند یا برای دستیابی به الگوهای مطلوبتر هویت، راهبرد جدیدی پیشرو میگذارد.
فرهنگ
فرهنگ مقوله ای است تفاوت مدار و شیوه زندگی خاصی را می سازد. این تفاوت و خاصیت، نه تنها امکان هویت یابی را فراهم می سازد ، بلکه به زندگی انسانها معنا می بخشد. هنگامی که از فرهنگ سخن می گوئیم به روش هایی اشاره داریم که انسانها به صورت فردی و جمعی، ازطریق ارتباط با دیگران زندگی خود را معنادار می سازند )تاجیک، ۰۹1۱ (. فرهنگ پایه های هویت جامعه را می سازد. فرهنگ مهمترین و غنیترین منبع هویت است، افراد، گروهها و ملت ها همواره با توسل به اجزاء و عناصر فرهنگی گوناگون هویت می یابند. زیرا این اجزاء و عناصر توانایی چشمگیری در تأمین نیاز انسانها به متمایز بودن و ادغام شدن در جمع را دارا هستند. به بیان دیگر فرهنگ هم تفاوت آفرین است و هم انسجام بخش ، هر شخصی هنگامی که زندگی را به شیوه ای خاص سازمان میدهد در واقع خود را در چارچوب دنیایی قرار می دهد که به واسطه مرزها و تفاوتهای فرهنگی از سایر دنیاها جدا میشود . بنابراین فرهنگ را میتوان مجموعه ای متشکل از آداب و رسوم ، سنن و ارزشها،دین ، تاریخ ، ادبیات ، هنر و … دانست که منحصر به افراد یک جامعه است و متمایز کننده آنان از جوامع دیگر می باشد.هویت فرهنگی و هویت ملی است و از نیاز طبیعی انسان به شناخته شدن و شناسانده شدن به چیزی یا جایی بر میآید. » چه کسی بودن « هویت به معنی فردی را در انسان سبب میشود و » خودآگاهی « ، این حس تعلق، بنیادی ذاتی در وجود انسان دارد. برآورد شدن این نیاز ارضای حس تعلق میان یک گروه انسانی، خودآگاهی جمعی و مشترك یا هویت بومی یا ملی آن گروه انسانی را تعیین میکند.اگر مردم یک کشور را به عنوان سلولهای وجودی آن در نظر گیریم، بی تردید ترکیبات اجتماعی و اداری، ارکان حیات آن کشور است و آنچه از هویت و ملیت می شناسیم، به منزله روح این پیکر خواهد بود اگر نیازمندیها معنوی و حس تعلق انسان به چیزی یا جایی ارضاء نگردد و انسان از هویت خودآگاهی نیابد، موجود سرگردانی بیش نیست که هرگز نخواهد توانست از کلاف سردرگم بی سر و سامانی و بی هدفی رهایی یابد. این پدیدهها و نهادهای معنوی و فرهنگی هستند که فضای انسانی را به گونه محیطی مشخص و مستقل از دیگر محیطهای انسانی، جدا و متمایز می کند و افراد آن فضای انسانیِ ویژه را از روحیه سرشار معنوی و از حس همدلی و همراهی برخوردار می سازد. هویت ملی از وجوهی برخوردار است که به قرار زیر است: ۰- خانواده؛ 2- زبان؛ ۹- دین و آئین؛ ۱- زادگاه و سرزمین؛ 1- تاریخ؛ ۰- آداب و رسوم، سنتها و ارزشها؛ باورها و رفتارها؛ 1- دانش و فنون؛ ۳- خودآگاهی و خودیابی و … که از 2 نحوه ترکیب مولفههای پیشین پدید می آید.با نظری بر تاریخ گذشته سرزمین ایران و نگاهی به مؤلفه های هویتی در جامعه کنونی آن در خواهیم یافت که هویت ایرانی،هویتی چند پایه است و بر عواملی چون سرزمین مشترك، تاریخ مشترك، ادبیات مشترك، دین مشترك، آداب و منش مشترك استوار است. هر ایرانی که در یک عامل از عوامل بالا با ایرانی دیگر شریک نباشد، در دیگر عوامل با او و دیگر ایرانیان شریک است. اگر چه هویت فرهنگی یک جامعه، مدیون تمامی اجزا و عناصر موجود در فرهنگ آن جامعه است، اما نمیتوان انکار کرد که این هویت بخشی در برخی از عناصر یک فرهنگ حضور قویتری دارند. در واقع عناصری از فرهنگ در سطح ، مقطعی از زمان به عنوان نمادهای هویت یک ملت متجلی شده و خود را عیان می سازد.)
تایید کننده : سرکار خانم تیموری (مدیریت آموزشگاه)
گردآورنده : سرکار محمد زاده (مربی )
منبع : کتاب شناخت با فرهنگ اسلامی