از مهمترین دغدغه هاى عصر ما تضعیف و کم رنگ شدن خصلت زیبا و خدا پسندانه امانتدارى است. فراگیر شدن این پدیده ناشایست ممکن است در تمام ردههاى جامعه تأثیر منفى بگذارد. حتى بعید نیست در اثر عملکرد برخى افراد اساساً این صفت والاى انسانى جایگاه ارزشمند خود را از دست بدهد و در نتیجه انسانهاى امین و درستکارى عقب رانده شده و نکوهش شوند و افراد خیانت پیشه و چاپلوس و دروغگو مورد مدح و ستایش و تشویق قرار گیرند. این امر همان وارونه شدن ارزشها و تبدیل آن به ضد ارزش مىباشد که امیرمؤمنان على(ع) در خطبه 108 نهج البلاغه آن را پیشبینى کرده و فرمود:راستى از میان رفته و دروغ شایع مىشود مردم در زبان با هم دوست و در دل با هم دشمن مىشوند، به گناه افتخار مىکنند و از پاکدامنى به شگفت مىآیند و اسلام را همچون پوستینى واژگونه مىپوشند.»
براى جبران این مشکل اخلاقى در جامعه متولیان امور فرهنگى لازم است قدمهائى برداشته و در حدّ توان و امکانات خود در رفع این خلأ اخلاقى بکوشند تا خداى ناکرده به جائى نرسیم که معروفها منکر و منکرها معروف شود. ارزش ضد ارزش و خلافکاریها و فریب دادنها و اختلاسها به عنوان کارهاى مورد پسند و زرنگى و هوشیارى تلقى گردد. اگر ما بتوانیم با تقویت و پرورش امانتدارى در وجود افراد تحولى ایجاد کرده و افراد جامعه را زیر پوشش صفات اخلاقى بویژه امانتدارى گرد آوریم بسیارى از مشکلات و گرفتاریها، برطرف شده و برخى از مشکلترین پروندههاى قضائى دیگر تشکیل نخواهد شد. چرا که اکثر درگیرىها، اختلافات از خیانت در امانت و دروغگوئىها و تجاوزها به حقوق همدیگر سرچشمه مىگیرد. امّا در صورت ایمان به راستى و امانتدارى و دانستن فوائد و برکات بىشمار اجتماعى و فردى آن خیلىها آنرا با جان و دل پذیرفته و به سوى آن متمایل مىشوند. در این مقاله تلاش شده برخى از روشهاى تقویت امانتدارى در افراد جامعه از منظر قرآن و اهل بیت(ع) بررسى شود و به عنوان راهکارى عملى در منظر شیفتگان اهل بیت(ع) قرار گیرد. 1- آشکار ساختن اهمّیت امانتدارى همچنانکه مىدانیم که اشتیاق به چیزى بعد از معرفت و شناخت ارزش آن است و میانبرترین راه براى نشان دادن اهمّیت هر چیزى شناساندن صحیح آن و بیان کردن منافع و فوائد اوست. گذشته از این انسان فطرتاً طالب سود و نفع بوده و تلاش مىکند با جلب منفعت و دفع مفسده، عزت نفس خویش را که یک نیاز طبیعى است به دست آورد و در نهایت غریزه کمالجوئى خود را ارضا کند. بنابراین ما مىتوانیم با ذکر آثار و برکات امانتدارى و تأثیر آن، کمال شخصیت انسان و توضیح اهمّیت آن در زندگى افراد و سطح جامعه، مردم را به سوى امانتدارى ترغیب نموده و این ویژگى را در وجود آنان تقویت کنیم.
شواهد فراوانى در سیره و تاریخ ائمه اطهار(ع) و زندگى بزرگان دین در رابطه با این شیوه وجود دارد که ما به برخى از آنان اشاره مىکنیم:
امام باقر(ع) در مورد اهمیت فوق العاده امانتدارى مىفرماید:بر شما باد!پارسائى، تلاش و کوشش،راستگوئى و بازدهى امانت به هرکسى که شما را امین ساخته و امانتى به شما سپرده است شخص نیکوکار باشد یا بدکار، اگر قاتل على بن ابىطالب (ع) بر من امانتى بسپارد مطمئناً من آنرا براى او باز خواهم گرداند.»
این بیان شیواى پیشواى پنجم(ع) با استفاده از این شیوه در توسعه و گسترش فرهنگ امانتدارى صورت گرفته است. در بعضى از روایات ضمن توصیه به امانت دارى و راستگوئى، این ویژگى ارزشمند مهمترین ملاک ارزیابى ایمان و شخصیت افراد قرار گرفته است. امام صادق(ع) فرمود: به نماز و روزه افراد فریب نخورید چه بسا برخى از مردم به نماز و روزه عادت کرده و به آن شیفته مىشود تا آنجائى که اگر این عادت را ترک کند به هراس مىافتد ولى آنها را با راستگوئى و اداء امانت آزمایش کنید.»
امام صادق(ع) با این گفتار حکیمانه خویش اهمیت امانتدارى و راستگوئى را آن چنان بالا برده که میزان شخصیت، اعتماد کردن و در واقع ملاک سنجش ایمان راستین افراد قرار داده است.زیرا نماز و روزه ظاهرى و سایر اعمال عبادى افراد را نمىتوان معیار ارزش قرار داد براى اینکه ممکن است بعد از مدتى اینها جزء عادات شخصى وى شده باشد و فرد بدون توجه به روح عبادت آن اعمال را انجام دهد و یا به انگیزههاى غیر خدائى به عبادت اشتغال ورزد که هیچگونه تأثیرى در تکامل روح و پیشرفت فضائل اخلاقى در انسان ندارد بلکه گاهى عبادتهاى بى خاصیت افراد تأثیر منفى در نسل جدید مىگذارد.
بنابراین در شناخت ایمان راستین باید به راستگوئى و امانتدارى افراد تکیه کرد. در همین رابطه امام جواد(ع) از امیرمؤمنان (ع) نقل فرمود که:نگاه نکنید به بسیارى نماز و روزه افراد یا اینکه زیاد به حج مىروند و در ظاهر کارهاى نیک انجام مىدهند و شبها دعا و زمزمه دارند (این اعمال شما را فریب ندهد) شما فقط دقت کنید به راستگوئى و اداء امانت آنها.با توجه به این سخنان ارزنده ما باید افراد جامعه خود را از اهمیت این خلق پسندیده در نزد خداوند و رهبران الهى آگاه سازیم و همچنین به کارگمارى افراد و سپردن مسئولیتها را با توجه به این معیار انجام دهیم و گرنه ممکن است در جامعه ما افرادى پیدا شوند که در مراسم مذهبى شرکت مىکنند، به دین دارى تظاهر نمایند در حج رفتن پیشقدم بوده و بارها مشرف شوند امّا در راستگوئى و امانتپردازى دچار مشکل باشند و نتوانند از عهده برآیند
البته امانتدارى از منظر امام صادق(ع) سه مرحله دارد که باید یک شخص امین در هر سه مرحله موفق باشد و گرنه نمىتوان به وى امین و امانتدار راستین اطلاق کرد. آن حضرت فرمود:کسى را نمىتوان امین دانست تا اینکه در سه مورد امانتدارى خود را نشان دهد؛حفظ اموال، حفظ اسرار و حفظ ناموس اگرچنانکه دو مورد را مراعات کند اما در یکى بلغزد او امین نخواهد بود. ناگفته نماند که این مراحل به ترتیب درجات امانتدار را نشان مىدهد زیرا امانتدارى در اموال آسانتر از اسرار است و این دو آسانتر از امانتدارى در ناموس است.
این همه اهتمام و توجه ویژه به مقوله امانتدارى در سیره اهل بیت(ع) اگر به عموم بیان شود. مىتواند در پایدارى و تقویت این روحیه والا آحاد مردم را یارى کند.
آیا مىدانید مهمترین عاملى که سبب شد على(ع) در نزد پیامبر(ص) به آن مقامات عالیه دست یابد چه بود؟ امام صادق در پاسخ به این پرسش فرمود: همانا على(ع) به آن مقامات عالى در نزد رسول خدا با راستگوئى و اداء امانت نائل شد». 2- یاد آورى فوائد و برکات
بیان فوائد بیشمارى که براى امانتدارى ذکر شده تأثیر فراوانى در تقویت روحیه امانتدارى در افراد دارد
به عنوان نمونه رسول خدا(ص) در این زمینه فرمود: «الامانة تجلب الغنى؛حفظ و اداء امانت موجب جلب ثروت مىشود.»
آن حضرت با این بیان شیوا یکى از فوائد امانتدارى را بیان کرده و مردم را به سوى آن ترغیب مىکند. البته علت این قضیه روشن است اگر فردى امین و درستکار باشد مردم به آنها اعتماد مىکنند و در اثر اطمینان و اعتماد مورد توجّه خلق قرار مىگیرند و مردم کارهاى خود را به آنان واگذار کرده و کار و زندگىشان رونق مىگیرد.
در این زمینه مىتوان با استفاده از آیات و روایات متعدد و خاطرات و نظرات بزرگان دین و تجربیات شخصى آثار و فوائد بیشمار امانتدارى را بررسى کرده و به مسئولین، مدیران، جوانان، زنان و مردان جامعه اسلامى بیان کرده و توضیح داد.
آنچه از بررسى روایات بر مىآید برخى از فوائد امانت دارى عبارتند از: حاکم شدن فضاى اعتماد به همدیگر، گسترش امنیت و آسایش در جامعه، تحکیم جایگاه اجتماعى افراد، داشتن زندگى شاد و نشاط آور، کامل شدن ایمان و فضائل اخلاقى، محبوبیت نزد خداوند متعال، رسیدن به سرچشمه فضائل، تقویت احساس اعتماد به نفس و آرامش وجدان، هماهنگى با انبیاء و اولیاء، مأیوس شدن شیطان، امنیت در روز قیامت، ایجاد وحدت و همدلى.
اساساً بدون شناخت منافع و آثار یک عمل خیر انجام آن غیر مقدور است زیرا انسان انگیزه و محرّکى براى آن نخواهد داشت. مولاى متقیان فرمود:هر کس بهرههاى اعمال نیک را نداد براى انجام آن قادر نخواهد بود.سیره عملى اهل بیت(ع) در این زمینه وجود دارد، که ما را به این واقعیت رهنمون مىشود. بنابراین سرمشق عملى بودن رهبران جامعه، مدیران ارشد، مربیان، معلمان چنین تأثیر ماندگارى در تقویت روحیه امانتدارى در افراد دارد.
ما فقط به نقل دو نمونه از سیره عملى رسول اکرم(ص) در زمینه پاسدارى از امانت بسنده مىکنیم:
1- پیامبر اکرم (ص) دوران جوانى را قبل از بعثت مىگذراند و هنوز با خدیجه ازدواج نکرده بود که به عنوان وکیل با اموال خدیجه یک سفر تجارتى به سوى شام رفت. قبل از سفر خدیجه کسى را به دنبال آن حضرت فرستاد که: راستگوئى، امانت دارى و اخلاق پسندیدهات توجه مرا جلب کرده است من حاضرم دو برابر آنچه به دیگران مىدادم، به تو بدهم و دو غلام ویژه خود را با تو همراه خواهم کرد که در تمام مراحل سفر در تحت فرمان تو باشند.
پیامبر(ص) این پیشنهاد را پذیرفت و به همراه کاروان به شام رفت. سفر پایان یافت و همگى اهل کاروان با سودى سرشار و بى سابقه به مقصد رسیدند. خدیجه در مورد وکیل جوان و امین قریش از غلام خود سؤال کرد. او نیز وقتى از کرامات، صفات برجسته و پسندیده و امانتدارى حضرت محمد(ص) به خدیجه گزارش داد خدیجه گفت: میسره! کافى است علاقه مرا به محمد(ص) دو چندان کردى. برو من تو و همسرت را آزاد کردم.
2- در ماجراى هجرت پیامبر(ص) از مکه به سوى مدینه حضرت رسول(ص) على (ع) را در مکه گذاشت که امانتها و سپردههاى مردم را ادا کند زیرا قریش آن حضرت را پیوسته در جاهلیت به امانتدارى و راستگوئى مىشناختند و او را محمد امین مىگفتند و امانتهاى بسیارى به آن حضرت مىسپردند و هم چنین در موسم حج در مکه زائران حرم امانتهاى خویش را نزد آن حضرت به ودیعه مىسپردند و بعد از بعثت نیز این برنامه ادامه داشت براى همین به على (ع) در هنگام هجرت فرمود: صبح و شام در ابطح ندا کن و با صداى بلند بگو: هر کس نزد محمد(ص) امانتى به ودیعه نهاده بیاید و از من بگیرد و امانتهاى مردم را در ملأ عام و آشکارا به آنان تحویل ده زیرا تو جانشین من هستى.
گرد آورنده : سرکار خانم علیپور(مربی)
تایید کننده : سرکار خانم تیموری (مدیریت آموزشگاه)
منبع : کتاب جناب آقای عبدالکریم پاک نیا