انواع امانت داری نسبت به صاحبان امانت

امانت داری نسبت به صاحبان امانت حوزه های متعددی دارد

الف: امانت داری نسبت به خدای متعال

قرآن کریم انسان را امانت دار الهی می داند و با این ویژگی وی را از دیگر موجودات جهان آفرینش امتیاز بخشیده است «انّا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انّه کان ظلوماً جهولاً؛(10) ما امانت را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه داشتیم آن ها

از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند، اما انسان آن را به دوش کشید، او بسیار ظالم و جاهل بود.»

در این که مقصود از این امانت چیست؟ بین مفسران اختلاف است به گفته مرحوم علامه طباطبایی مقصود از امانت هرچه باشد، چیزی است که خدای سبحان آن را به انسان سپرده است تا وی آن را حفظ و سالم به خدای سبحان بازگرداند.(11) اگر مصداق آن امانت عقل باشد که ملاک تکلیف و مناط پاداش و کیفر است باید آن را حفظ کند و از آن برای عبادت خدا و کسب حیات سعادتمندانه اخروی و بهشت استفاده کند و اگر مصداق آن اختیار و آزادی اراده باشد باید آن را در جهت انتخاب صحیح و صراط مستقیم به کارگیرد و اگر مصداق آن ولایت الهیّه و کمال صفت عبودیت باشد که از طریق معرفت و عمل صالح حاصل می شود باید معرفت را تحصیل و عمل صالح را انجام دهد تا آن ولایت الهی در وی تحقق پیدا کند و اگر مراد اعضاء پیکر انسان باشد باید آن را حفظ کرده و در طریق گناه مصرف نکند، همین چشم و گوش و دست و پا و زبان هر یک امانت های الهی هستند که باید از آن در جهت مثبت استفاده کرده و در جهت گناه به کار نگیرد از باب مثال، چشم را از نگاه به حرام و گوش را از شنیدن سخنان حرام و گمراه کننده و زبان را از دروغ و غیبت و مانند آن و دست و پا را از استفاده های ناروا مانند دزدی یا زدن به ناتوان و رفتن به اماکنی که در آن گناه انجام می گیرد حفظ کند و اگر مراد امانت هایی است که مردم از یکدیگر می گیرند. پس از دریافت، آن را حفظ و به صاحبان آن ها برگرداند و اگر مراد واجبات و تکالیف الهی است آن را حفظ و با شرائط آن، آن ها را درست انجام دهد و اگر مراد معرفت الهی است در جهت کسب آن تلاش و کوشش کند و پس از تحصیل آن را حفظ نماید و اگر مراد تعهد و قبول مسؤولیت باشد باید انسان آن تعهد و مسؤولیت را به انجام برساند.

مرحوم علامه طباطبایی مراد از امانت را ولایت الهی دانسته اند.(12)

راز امانت داری انسان

اما این که چرا انسان از بین موجودات جهان هستی این امانت را به دوش کشید آن است که انسان موجودی است با قابلیت های گوناگون و با استعداد فوق العاده که می تواند با شکوفا ساختن آن مصداق کامل خلیفه الهی شود. آدمی می تواند با کسب معرفت و تهذیب نفس و تزکیه روح و تحصیل کمالات در مرحله ای از کمال قرار گیرد که از فرشتگان هم بالاتر رود.

و همین انسان می تواند با ترک معرفت و تلاش نکردن در جهت تهذیب نفس به گونه ای سقوط کند که نه تنها در حدّ حیوانات بلکه از آن ها نیز نازل تر گردد. آن چه که به انسان این قابلیت را می دهد عقل و اراده و اختیار است که با عقل بشناسد و با اختیار و اراده آن را انتخاب کند و با پذیرش ولایت الهی و خود را تحت تدبیر خدا قرار دادن به اوج قلّه تکامل برسد. اما آسمان و زمین و کوه ها گرچه نوعی معرفت و ذکر و تسبیح و سجده الهی را دارند اما همه این ها به صورت تکوینی است نه با اراده و اختیار. از این رو آن ها تکویناً تحت تدبیر الهی هستند. و چون اراده و اختیار و عقل را ندارند تکلیف و مسؤولیت برای آنها معنی ندارد.

از این رو انسان امانت الهی را که همان ولایت الهی است با عقل و اراده و اختیار پذیرفت.

دعوت به پاسداشت امانت الهی

قرآن نه تنها از امانت دار الهی بودن انسان سخن می گوید، بلکه او را به پاسداشت امانت الهی فراخوانده است و خطاب به مؤمنان فرمود: «یا ایّها الذین آمنوا لاتخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتکم و انتم تعلمون؛(13) ای کسانی که ایمان به خدا و پیامبر آورده اید خیانت نکنید و نیز در امانت های خود خیانت روا مدارید در حالی که می دانید.»

ظاهراً مقصود از خیانت به خدا و پیامبر آن است که واجبات و محرّمات و برنامه های الهی را ترک نکنید.

یعنی فرائض الهی و سنن پیامبر(ص) امانتی است در اختیار مؤمنان که آن ها باید فرائض و واجبات الهی را انجام و سنت های پیامبر را به کارگیرند و ترک آن ها در واقع خیانت به خدا و پیامبر است و به دیگر سخن: هر گناهی از گناهان خواه ترک واجب و خواه انجام حرام، خیانت است از این رو در سوره غافر فرمود: «یعلم خائنة الاعین و ما تخفی الصدور؛(14) خدای سبحان از چشم های خیانت کار و آن چه در دلها پنهان می کنید. آگاه است.» یعنی حُرمت نگاه به نامحرم که از محرمات الهی است اگر نادیده گرفته شود خیانت است. گناهان دیگر نیز خیانت است.در هر صورت این آیه مؤمنان را در مرحله اول از خیانت به خدا و در مرحله ثانی از خیانت به پیامبر و در مرحله سوم از خیانت به مردم باز می دارد، معلوم است که امانت خدا دین و آئین و برنامه های او و امانت پیامبر(ص) سنّت های او و امانت مردم مؤمن اموال و اسرار آن هاست.

پیامبر خدا

یکی از صاحبان امانت پیامبر خداست که در گفتار پیشین مؤمنان موظف به حفظ امانت پیامبر و ترک خیانت شدند و گفته شد این امانت سنت آن حضرت است اما افزون بر سنت، به مقتضای حدیث ثقلین قرآن و عترت از امانت های پیامبر(ص) نزد مردم است که آن حضرت فرمود: «یا ایّها النّاس فانما انا بشر یوشک ان یأتی رسول ربّی فاجیب و انی تارک فیکم الثقلین اوّلهما کتاب الله فیه الهدی و النور فخذوا بکتاب اللّه و استمسکو به فحثّ علی کتاب اللّه و رغب فیه ثم قال و اهلبیتی اذکرکم اللّه فی اهلبیتی؛(15) ای مردم من میان شما دو چیز گرانمایه به یادگار می گذارم نخست کتاب خدا که در آن هدایت و نور است پس کتاب خدا را بگیرید و به آن تمسّک جویید، پیامبر تشویق و ترغیب فراوانی درباره قرآن فرمودند. سپس فرمود و اهل بیتم را به شما توصیه می کنم که خدا را درباره اهل بیتم فراموش نکنید»(پیامبر سه بار این جمله را تأکید فرمودند) از قرار دادن اهلبیت در کنار قرآن به عنوان دو چیز گرانمایه و سه بار تأکید کردن بر یاد آوردن مسؤولیت الهی در مورد آنان از اهمیت این امانت در کنار قرآن حکایت می کند.

همین حدیث با عبارتی متفاوت در سنن ترمذی نیز آمده است و در آن فرمود: «و عترتی اهل بیتی» عترت خود را با اهل بیت یکی دانسته است.(16)

بر اساس این حدیث بر مسلمانان لازم است امانت قرآن را حفظ کرده و در آن خیانت نکنند تا مبادا مشمول خیانت در قرآن شوند که پیامبر اکرم(ص) در مقام شکایت فرمود: «یا ربّ انّ قومی اتخذوا هذاالقرآن مهجوراً؛(17) پروردگارا قوم من قرآن را وا نهادند.» و امانت عترت و اهل بیت را نیز حفظ کنند و حفظ آن به مودّت آنها و تمسّک عملی از آنان است که به عنوان مزد رسالت آن حضرت شمرده شده است چنان چه فرمود: «قل لااسئلکم علیه اجراً الّا المودة فی القربی؛(18) بگو برای آن کار جز دوستی خویشان چیزی از شما طلب نمی کنم.»

ج: امانت داری نسبت به دیگران

انسان ها که در جامعه زندگی می کنند و با هم در تعامل هستند از جمله صاحبان امانت هستند که باید در رعایت آن سعی و کوشش کنند و این امانت نیز خود در مصادیق گوناگون است.

گرد آورنده : سرکار خانم نوری فر(مربی)

تایید کننده : سرکار خانم تیموری (مدیریت آموزشگاه)

منبع : کتاب  آیة اللّه جوادی آملی


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20